عبدالحسین خسروپناه در حالی بهعنوان دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شد که سال گذشته نام وی در فهرست اعضای جدید این شورا نبود دبیر باید عضو شورا باشد
مصطفی پهلوانی؛ عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران- چهارشنبهشب ۲۱ دیماه سپهر خلجی، رئیس شورای عالی اطلاعرسانی دولت در توییتی اعلام کرد که عبدالحسین خسروپناه بهعنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شـده اســت. اینکه یک مقام دولتی در فضای فیلتر شده توییتر چنین انتصاب مهمی را اعلام میکند و بهرغم اینکه چهار روز از این خبر میگذرد نه طبق روال گذشــته گزارشــی از جلسه منتشر شده و نه مصوبه شـورا از سوی رئیس آن ابلاغ شده اســت، شــائبه اختلاف در درون شــورا را ایجاد میکند. بهخصوص اگر حواشی چهارسال پیش انتخاب سعیدرضا عاملی به دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی را به یاد داشته باشیم. آن زمان رسانهها اصولگرا ضمن حملات شــدید به دبیر جدید، خبر از تشـنج در جلسه شــورا میدادند و از درگیری لفظی شدید بین عزتالله ضرغامی و حسن رحیمپورازغدی با رئیسجمهور وقت.
حسن روحانی در دی ماه ۱۳۹۷ پس از پنج سالونیم از آغاز دولتش بالاخره توانست محمدرضا مخبردزفولی را که ۱۳ سـال بر این کرسی تکیه زده بود، کنار بزند. طبق آییننامه شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر باید از بین اعضا انتخاب شود. جناح میانه در شورا بهرغم ترمیمها انجام شـده همچنان در پیشبرد برنامههای خود با سد فراکسیون تندروها مواجه بود. شورایی که حتی اجازه تغییر روسای دانشگاهها را به رئیس تازه انتخاب شـده دولت یازدهم نمیداد، طبیعی بود که در برابر انتخـاب دبیر جدید مقاومت کند. ترفند تیم دولت این بود که درخواست عضویت سعیدرضا عاملی، رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشــگاه تهران را به رهبری بدهد و بلافاصله پس از تایید، در شـورای عالی به رای بگذارد. عاملی بهرغم مخالفتهای شدید در جلسه به دبیری انتخاب شد و حسن روحانی یک روز بعد، مصوبه انتصاب وی را ابلاغ کرد. با این همه، رسانههای تندرو اصولگــرا انتقادات شــدیدی را متوجه سوابق منصوب جدید رهبری و تدبیر دولت برای انتخاب دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی کردند؛ از هجمه به عاملی به خاطر تحصیل در انگلیس و آمریکا تا حمله به روحانی بهعنوان رئیس شورا که با وجود تعداد زیادی از چهرههای شناخته شده و محبوب تندروها به سراغ فردی خارج از شورا رفته است. در واقع،دولت دوازدهم چارهای جز این راه نداشت.
دربین اعضای حقیقی شورا تعداد انگشتشماری نزدیک به دولت محسوب میشدند که نه خود تمایلی به این سمت داشتند و نه شورا به آنها رای میداد. اما جالباست در شرایطی که در آبان ماه گذشــته همان تعداد انگشتشمار نیز در انتصاب جدید اعضایشورای عالی انقلاب فرهنگی جای خود را به عناصر همسو با رئیسی دادهاند، دولت سیزدهم نیز در همان مسیر قبل حرکت کرده است. سوال جدی این است که اگر قرار بود عبدالحسین خسروپناه بهعنوان دبیر شــورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب شـود، چرا دولت سال گذشته رایزنی لازم را برای قرار گرفتن وی در فهرست اعضا انجام نداد؟ اگر انتخاب دبیر در بین اعضای خارج از شــورای عالی انقلاب فرهنگی در دولت روحانی قابل شماتت بود،اکنون که شورا بهصورت یکدست با رئیس جمهور هماهنگ است، چرا باز هم باید فردی خارج از این شـورا که از قضا با اهالی فرهنگ و علم روابط حسنهای ندارد، سکاندار این سمت شود.
پیام این انتصاب- اگر تایید شده باشد- البته بازگشت به گذشته است.خسروپناه از جمله چهرههایی است که در دوره گسترش بیقواره دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شد. زمان ریاست محمود احمدینژاد و دبیری مخبردزفولــی، دبیرخانه این نهاد به ســازمانی مستقل و بزرگ با کمیسیونها و کمیتههای پرشـمار و نیروی انسانی بسیار زیاد تبدیل شد. یکی از ماموریتها عاملی کوچکسازی این نهاد و بازگشت به انجام وظایف دبیرخانهای بود. این دومین دلیلی بود که موجب شــد دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بدنه جوان اصولگرا رودررو قرار گیرد و مطالبه تغییر در ساختار اجرایی شورا به مطالبه این گروه تبدیل شود. دلیل سوم،اما به داستان حجاب و حواشی و اعتراضات به آن برمیگردد. ســند عفاف و حجاب کــه در دوران احمدینژاد بهتصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده بود، تیرماه ۱۴۰۱ بالاخره از سوی رئیسی و بدون هیچگونه تغییری ابلاغ شد. هیچ یک از دو رئیسجمهور پیشین حاضر به ابلاغ این سـند نبودند و ظاهراً تصمیم درستی اتخاذ کرده بودند.به فاصله زمان اندکی از این ابلاغ درگیریها بر سـر حجاب در جامعه افزایش یافت و به مرگ غمانگیز مهسا امینی ختم شد. از اینجا به بعد، به نظر میرسد تمایز مواضع سعیدرضا عاملی با دولت بیشتر خود را نشـان داد. عاملی ضمن انتقاد تلویحی از شیوه برخورد با بدحجابی صداوسیما رســماً اعلام کرد که شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ مصوبهای درباره گشت ارشاد ندارد و اساساً ارشاد یک امر انتظامی نیست! موضعی که به دفعات تکرار شد و البته به مذاق تندروها خوش نیامد و برخی از آنها خواستار برکناری وی شدند. حالااگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد باید عبدالحسین خسروپناه را ششمین دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نامید. فردی که به کمک ســوابق حوزوی خود در اواخر دولت احمدینژاد به ریاست موسسه پژوهشی حکمت فلسفه رسید و هفت ســالونیم بعد در پی جنجال انتشار نامهای با سربرگ موسسه و امضای وی برای رئیس آموزشوپرورش قم با محتوای استخدام فردی که گفته میشــد از اقوام رئیس موسسه است، کنار گذاشته شد. خســروپناه که در دانشگاه آزاد سمت معاونت علوم انسانی و هنر و در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی کرسیریاست دبیرخانه هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی،نقد و مناظره را بر عهده دارد، از مخالفان سرسخت علوم اجتماعی و انسانی مدرن است.
او در شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی؛ یک شورای دیگر ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست غلامعلی حدادعادل نیز عضویت دارد،مهمترین دغدغه نظام جمهوری اسلامی را تحول و اسلامیسازی علوم اجتماعی میداند.خسروپناه،علوم انسانی اسلامی را بذری میداند که مصباحیزدی کاشت و اکنون به گفته وی به درخت تنومندی تبدیل شــده است. او به میراث استاد خود چنان علاقهمند است که نام سایت شخصی خود را اسلامیسازی علوم انسانی گذاشته است. خسروپناه یکماه پیش در دانشگاه اراک بهعنوان رئیس همایش ملی تحول در علوم انسانی و نقش آن در پیشرفت ایران اسلامی در سخنانی گفت: متاسفانه اکثر رشتههای موجود کارآمدی لازم را ندارند و باید تعطیل و رشتههای جدید تعریف شود. حکمت علم نافع، مبتنیبر عقل نظری و معاد است. به این ترتیب، خسروپناه به گروه هواداران اسلامیسازی همه علوم و نهتنها علوم انسانی تعلق دارد.
هر چند از نظر او اسلامی کردن علوم انسـانی را در این مسیر مقدم بر هر علم دیگری است. سخنان متنوعی از وی در فضای مجازی منتشر شده که در آن از لزوم توجه به روح اسلام در علومی چون طب، کشاورزی و تغذیه ســخن گفته است. بعد از انتصاب خســروپناه بهعنوان دبیر جدید شــورای عالی انقلاب فرهنگی یک مصاحبه قدیمی از وی مجدداً منتشر شد که در آن میگوید تا حالا به سینما نرفته و به فرزندانش هم توصیه نمیکند که به ســینما بروند. وی همچنین از اولین مواجهههای خود با مســاله حجاب و بدحجابی داستانهایی میگوید که اینروزها بهشدت در شبکهها اجتماعی در حال انتشار است. به نظر میرسد یکی از محافظهکارترین نهادهای جمهوری اسلامی از این پس باید با دبیری مردی به کار خود ادامه دهد که نگاهی ســنتی بــه فرهنگ و نگاهی انقلابی به علم مدرن و دانشــگاه دارد و در عصر عصیان جوانان و هنرمندان، این میتواند شـروع کشمکشهای جدیدی در این دو عرصه باشد.
دیدگاه خود را بنویسید