درباره رویکرد اروپا در متهمسازی ایران به مداخله در منازعه اوکراین - روسیه
محمدمعین سیاسی؛ کارشناس ارشد حوزه سیاست خارجی
چند ماهی است آمریکا و دولتهای اروپایی با طرح ادعای حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه در منازعه این کشور با اوکراین،جمهوریاسلامی را متهم به نقض اصل بیطرفی در منازعه اوکراین و حمایت از طرف متجاوز کرده و با بزرگنمایی اغراقآمیز در میزان تاثیرگذاری پهپادهای ادعایی ارسالی از سوی ایران به روسیه،کارزار رسانهای و دیپلماتیک همهجانبهای علیه جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی اروپا بــه راه انداختهاند، برخی مقامهای اروپایی درتوصیف همکاری تسلیحاتی ادعایی ایران به روسیه چنان مسیر افراط در پیش گرفتهاند که ایران را بهعنوان شریک و همدست روسیه در جنگ علیه اروپا و غرب معرفی کرده و تلویحاً جمهوری اسلامی ایران را تهدید به اقدامات متقابل کردهاند.
فارغ از اینکه اصل این روایت تا چه حد واقعی است و تا چه میزان سـاختهوپرداخته محافل ضدایرانی بهویژه رژیم صهیونیســتی و آمریکا با هدف تشــدید پروژه همیشگی ایرانهراسی است. این واقعیت را نمیتوان کتمان کرد که همکاری دفاعی و نظامی ایران با روسیه پیشینهای طولانی داشــته و سابقه آن حتی به دوران شوروی سابق و خریدهای نظامی حکومت وقت ایران از اتحاد جماهیر شوروی میرسد.در حالی که در منازعه فیمابین اوکراین-روسیه، تاکید داشتهاند که هیچ تســلیحاتی برای استفاده طرفین منازعه علیه یکدیگر، ارسال نکردهاند و معدود پهپادهای ارسالی ایرانی به روسیه نیز در چارچوب قراردادهای دفاعی قبلی بوده است. اساساً هیچ کشـوری در تنظیم مراودات مشروع و قانونی دفاعی و نظامی خود با سایر کشورها از طرف ثالثی کسب اجازه نمیکند، کشــورهای غربی چنان در توهمات خود حقپندارانه غرق شدهاند که نمیتوانند درک کنند نباید از کشوری که تحت شدیدترین تحریمهای نظامی- تسلیحاتی آنها قرار دارد و همزمان در معرض تهدیدهای علنی و عملی مستمر آنهاست، انتظار داشتهباشند که از استفاده از ظرفیتهای موجود همکاری با دیگران برای تقویت بنیه دفاعی خود چشمپوشی کند.
طبق حقوق بینالمللی، حق دفاع از خود یک حق ذاتی است بنابراین منطقی است که کشورها برای اطمینان از وجود ظرفیت و توانمندی لازم جهت اعمال این حق از همکاری و مساعدت شرکای خود بهره بگیرند. آمریکا و کشورهای اروپایــی بهعنوان بزرگترین فروشــندگان سلاح هیچ منطق حقوقی و اخلاقی برای منع مبادله تسلیحات دفاعی فیمابین طرفهای ثالث ندارند.
همکاری تسلیحاتی جمهوری اسلامیایران با روسیه- به فرض واقعی بودن- هیچ مباینتی با قطعنامههای سازمان ملل متحد و از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز ندارد.اولاً؛ شورای امنیت بهطور اصولی مجاز بهتعدی به قواعد بنیادین حقوق بینالملل از جمله حق دفاع مشروع و برابری حاکمیتی کشورها در تضمین برخورداری و اعمال این حق نیست. ثانیاً هیچ گزارهای در قطعنامه ۲۲۳۱ وجود ندارد که ایران را از فروش تسلیحات متعارف به شرکای خود منع کند. جمهوری اسلامی ایران برای رفع هر گونه شــبههای در رابطه با عدم اعراض از حقوق مسلم و قانونی خود در استمرار همکاریهای دفاعی و تسلیحاتی با شــرکای خود در راستای دفاع مشروع و مقابله با تروریســم، مواضع اصولی خود را در ۱۴بند درقالب یک سند رسمیسازمان ملل (s-2015-550) که همزمان با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت منتشر کرد، ثبت کرده است.
استناد طرفهای غربی به سند موسوم به رژیم کنترل فناوری موشــکی MTCR در رابطه با پهپادهای ادعایی ارسالی ایران به روسیه کاملاً بیمبناست چراکه اساساً آنچه ذیل MTCR منع یا محدود شده است صرفاً در رابطه با کشورهای دستاندرکار تدوین آن سند موضوعیت دارد و همـه میدانند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه این سـند را به رسمیت نشناخته و خود را نســبت به آن متعهد نمیداند. این سند که توسط معدودی از کشورها در خارج از چارچوب سـازمان ملل، مذاکره و تنظیم شده است هیچ مبنا و جایگاه حقوقی و الزامآور بینالدولی ندارد و درج نام آن در اســناد و قطعنامههای ســازمان ملل نیز نمیتواند هیچ تغییری در وضعیت (استاتوس) غیر سازمان مللی آن بدهد. بگذریم از اینکه اساســاً حتی به فرض اینکه ضوابط مندرج در MTCR را نیز مبنا قرار دهیم، تســلیحات پهپادهای ادعایی ارسالی ایران به روسیه به هیچعنوان ذیل تعاریف مندرج در فهرست مزبور قرار نمیگیرد.
روشن اســت که آمریکا بهعنوان طراح و مجری اصلی آغاز و تداوم منازعه روسیه- اوکراین و همزمان بهعنوان بزرگترین بهرهبردار از این وضعیت به صرافت افتاده است که از این بحران بهرهکشی چند منظوره ببرد. آمریکا که ادامه بحران اوکراین را برای احیای تفوق نظامی، سیاسی و حیثیتی خود از جمله بر اروپاییان و تضعیف حریف تاریخی خود، یعنی روسیه حیاتی میداند، سعی دارد بهعنوان یکی از بهرهبرداریهای جنبی از این وضعیتدر راستای دو قطبیسازی فزاینده جهانی و تقسیم کشورها به خیر و شر براساس موضع آنها در قبال منازعه روســیه-اوکراین، پای جمهوری اسلامی ایران را نیز به وسط کشیده و از این طریق اروپاییان را برای فشارهای سیاسی بیشتر علیه ایران با خود همراه کند.
در این میان نمیتوان نقش مشهود رژیم صهیونیستی در راهبری و جهتدهی به سیاستگذاری کلان آمریکا در این زمینه را نادیده گرفت. جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده و در عمل نیز نشان داده است که همکاریهای تسلیحاتی آن بادیگر کشورها بر ضدهیچ طرف دیگری نیست و صرفاً در راستای تقویت و توان دفاعی خود برای بازدارندگــی در برابر مهاجمان بالقوه و دفاع در برابر هر گونه تجاوز بالفعل است. اتهامزنی غرب به ایران مبنیبر اینکه همکاری نظامی ایران و روسیه به منزله تقابل ایران علیه اروپاست، یک تناقض گویی غیرمسئولانه و غیرمستند اســت. این در حالی است که برخی کشورهای اروپایی در توجیه قراردادها کلان تسلیحاتی خود با برخی کشورهای منطقه و بدتر از آن با رژیم آپارتاید نظامی اشغالگر صراحتاً مهار جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یکی از عواملتصمیم خود ذکر میکنند! با وجود این آنچه مایه تاسف است و البته چندان تعجببرانگیز نیسـت، پذیرش کورکورانه روایت صهیونیستی-آمریکایی-انگلیسی توسط کشورها اروپایی قارهای است. افتادن اروپای قارهای در دام روایتسازی انحرافی مشترک رژیم صهیونیستی آمریکا یادآور برخورد انفعالی اروپا در برابـر اقدام غیرقانونی و یکجانبه رژیم ترامپ در خروج از برجام و نقضفاحش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است. چنین رویکردی نهتنها نشانه بلوغ کشورهای اروپایی نیست بلکه اعتبار سیاسی آنها بهعنوان بازیگر مستقل را مخدوش کرده است.
ترجمان روایت انحرافی آمریکایی- صهیونیسـتی مبنی بر مداخله اثرگذار ایـران در منازعه اوکراین-روسـیه به نفع روســیه از سوی برخی کشــورهای عمده اروپایی این است که جمهوری اسلامی ایران با کمک به روسیه در واقع وارد حوزه امنیتی اروپا شــده و خود را درگیر جنگ با اروپا کرده اســت! چنیــن ادراک غلوآمیزی از همکاری دفاعی ایران با روسـیه و توصیف آن بهعنوان ورود ایران به جنگ علیه اروپا بیش از آنکه کوچکترین رگهای از واقعیت داشته باشد، نشانه خطرناکی از نهادینه شدن خودمحوری و خود حقپنداری مطلق طرفهای اروپایی است.
از یک نگاه دیگر، آیا طرفهای اروپایی هیچگاه با خود میاندیشند که چگونه چیزی که برای خود نمیپسندند را آگاهانه و عامدانه و فعالانه برای دیگران تجویز میکنند؟ چگونه است که برخی رهبران اروپایی با بیمسئولیتی تبخترآمیز دست در دست دشمنان ملت ایران گذاشته و آشکار و نهان برطبل براندازی میکوبند و آنگاه خود را محق میدانند که از ورود دیگران به حوزه امنیتی آنها شکوه کنند؟ طرفهای اروپایی باید بدانند که دوره امنیتزدایی یکجانبه استعماری در کشورهای دیگر گذشته و آنها نمیتوانند باغ و بوستان خود را به قیمت به آتش کشیدن جنگلهای پیرامون خود، آباد و امن نگهدارند. در شــرایطی که غرب به دنبال تضعیف ایران و جلوگیری از بازیگری مسئولانه و طبیعی ایران در منطقه پیرامونی خود است و نیــز در وضعیتی که غرب به انحاء مختلــف در حوزه امنیتی ایران ورود کرده و مستقیم یا نیابتی، تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی ایران را مورد تعرض قرار میدهد، نمیتواند انتظار داشته باشــد که ایران دغدغه امنیت اروپا را داشــته باشد. اروپاییها نمیتواننــد مواضعی بگیرند و کارهایی بکنند که تفسـیری جز تحریک فعال به براندازی ندارد و همزمان از ایران انتظار داشتهباشند نگران امنیت اروپا از سوی دیگران باشد. اروپاییها باید از این جایگاه خود برترپندارانه و خودمحورانه استکباری که ما هر کار بخواهیم با دیگران میکنیم و هیچ کس حق ندارد اقدامی خلاف منویات ما بکند، دست بردارند. اگر امنیت کالای خوبی اسـت و اگر شما دوسـت ندارید امنیت اروپا از سوی دیگران مخدوش شود به امنیت دیگران احترام بگذارید.
دیدگاه خود را بنویسید