سیدمحمد خاتمی میگوید براندازی در شرایط موجود ممکن نیست و حتی اگر جریانی وابسته به بیگانه چنین کند نهتنها به دنبال آزادی و پیشرفت ملت نیست بلکه حاصل کارش هرجومرج، جنگ داخلی و خرابی است
ســیدمحمد خاتمی رئیــس جمهــور پیشین ایران در چهلوچهارمین سـالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، پیامی منتشر کرد و راهکارهایی بــرای عبور از بحران موجود ارایه داد. او در این بیانیه به صراحت تاکید میکند که براندازی ممکن نیســت. شعار براندازی بهانه بیشتری برای تنگناها به وجود میآورد. او همچنین به اصلاحطلبان میگوید که باید از اصلاحطلبی به شیوه پیشین که حضور در قدرت برای تغییر بود، عبور کنند و در کنار افراد بسیاری که اصلاحطلب نیســتند اما دل نگران آینده ایران هستند، بایستند. افرادی که ممکن است مستقل باشند یا در جبهه اصولگرایی باشند اما منتقد روشهای موجود هستند. خاتمی در این بیانیه آورده اســت که جامعه از جهات مختلف دچار بحران است. هرچند نقش دشمنیها،فشارها و بدخواهیهای قدرتهای بزرگ و وابســتگان آنها در ایجاد این وضع ناگوار موثر بوده ولی به نظر من ریشه اشکال و مشکل در درون است خاتمی این بیانیه ظاهرا به میرحسین موسوی نیز پاســخ داده است. میرحسین در آخریـن بیانیه خود عبور از این قانوناساسی را اعلام کردهبود و اکنون خاتمی بدون اشاره به بیانیه میرحسین موسوی میگوید: فعلاً سخن بر سر این نیست که قانوناساسی تا چه حد با موازین جمهوریت سازگار اســت گرچه به نظر من آنچه که در پیشنویس قانون اساسی بود و به تایید مراجع از جمله امام هم رسید با موازین جمهوری مردمسالار سازگارتر بود و در بازبینی هم فاصله بیشتر شد ولی قانون اساســی به عنوان یک پدیده بشری با توجه به تحولاتی که جامعه داشته دارد و نیز تجربهای که در عمل حاصل شده در خور تغییر است بلکه لازم است که در موقع خود تغییر کند و اصلاح شــود ولی سخن فعلاً بر سر ممکنات است. رئیس جمهور پیشین ایران تاکید میکند:مشکل اصلی که دشمن از موقعیت فراهم آمده برای فشار به ملت و کشور و تأمین منافع مشروع و غیرمشروع خود سوءاسـتفاده میکند، از گذر از جمهوریت نظام است. او اضافه میکند: تنگناهایی که جامعه با آن روبهرو اســت، انکار کردنی نیست و نتیجه آن نارضایتی احساس نومیدی از بهبود اوضاع است که بر زندگی عموم مردم به ویژه جوانان، زنان، نخبگان و اقوام ایرانی سایه افکنده است.
احساس عمومی این است که اوضاع بد است و اگر دشمنی و توطئه علیه کشور و مردم و نظام وجود دارد بیشتر سوءاستفاده از این نارضایتی است که احیاناً به صورتهای مختلفی از اعتراض رخ مینماید. خاتمی معتقد اسـت که یک دو قطبی در این میان حاکم شده است:از یکسو پنداشته و پیاپی تکرار میشود که همه چیز خوب و عالی است و اگر اشکالی هست ناشی از رویکرد و عملکرد غیرخودیها و نیز توطئه دشمن غدّار است. در قطب دیگر همه چیز سیاه و وحشتناک جلوه داده میشود و مشــکل اصلی را خود نظام و راهحل را برانــدازی آن میداند.
خاتمی تاکید میکند: هر چند اعتراضها نسبت به نابسامانیها در حوزههای مختلف قابل درک است ولی با اندک تأملی مشخص میشـود به لحاظ توازن قوا و امکانات و توانی که حکومت دارد، براندازی(مکانیکی) آن ممکن نیست و شعار براندازی بهانه بیشتر پدید میآورد برای ایجاد تنگناها و محدودیتها فضای آزاد و افزوده شدن آسیبهای فراوان بر آسیبهای پیشین. او میافزاید: بر فرض که جریانی پیدا(یا تدارک دیده شود) که امکاناتی را فراهم آورد و ننگ وابستگی به بیگانهای را که ابداً آزادی و پیشرفت ملت و کشور مدّ نظر او نیست بپذیرد، حاصل کار جز آشفتگی، هرج و مرج و جنگ داخلی و خون و خرابی و آسیب دیدن بیشتر کشور و افزوده شدن بر رنجهای تابسوز ملت نخواهد بود و ایران عزیز به سرنوشتی بدتر از آنچه در بسیاری از کشورها پیش آمده است،دچار خواهد کرد.
رئیس جمهور دوره اصلاحات افزود: باید راهی را جز آنچه در این دو قطب دیده میشود، جستوجو کرد. به نظر من اصلاح خود هم در ســاختار و هم رویکرد و هــم رفتار، کم هزینهترین و پرفایدهترین راه برونرفت از بحران اســت. باید به توقع و خواست ملت تمکین کرد،ملت را فراتر از نسل ما و نسلهایی که در انقلاب و حتی اصلاحات حضور داشتند، دانست. خاتمی با یادآوری اینکه من نه به ســودای بازگشــت به قدرت بلکه برای گشودن راهی به سوی مهار بحران و عبور از تنگناها پیشنهادهایی را برای عبور از بحران پیشنهاد کرد:
۱ - لزوم اهتمام به انســجام ملی با همه گرایشها، ســلیقهها و اقــوام و با برگــزاری انتخابات آزاد و رقابتــی.
۲ -پایان دادن به تنشها و درگیریها در جامعه و آرامش بخشیدن به افکار عمومی، برداشتن حصر و بسته شدن پروندههایی که به حق یا ناحق منجر به محکومیت و محدودیت بخش مهمی از نیروهای خوب روحانی، دانشـگاهی، کارگری، هنری، رسانهای و صنفی و شهروندان شده است.
۳ -آزادی زندانیان سیاسی و اعلام عفو عمومی نسبت به همه افراد و جریانهایی که به دلایل متقنی بر شورشگری و آشوبگری آنها وجود ندارد.
۴ -اصلتح روند و رویه قضایی کشور
۵ -آزادی اطلاعرســانی و حمایت از رسـانههای آزاد و مستقل حمایت از حضور و فعالیت آزادانه و مسئولانه احزاب
۶ -مبارزه با فساد در همه اشکال آن
۷ -پاسخگویی به مردم
۸ -اصلاح سازوکار تشکیل مجلس خبرگان
۹ -اصلاح شورای نگهبان
۱۰ -بازگرداندن مجلس به جایگاه واقعی
۱۱ -اصلاح ســازوکار تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام
۱۲ -عدم دخالت نیروهای نظامی در امر سیاسـی
۱۳ -اصلاح رویکرد سیاســت داخلی با اولویت دادن به توســعه همه جانبه، پایدار و عدالت محور
۱۴ -تغییر سیاســت خارجی از دیپلماسی انزوا گرا و ترسان در مواجهه دیپلماتیک با قدرت مخالف خارجی و تبدیل آن به دیپلماسی فعال و شجاع و متکی به حمایت ملی
۱۵ -حاکم کردن شایستهگزینی و شایستهسالاری و تعطیل کردن گزینشهای مراکز علمی و فرهنگی و دانشــگاهها و نظام اجرایی کشور.
خاتمی در پایان بیانیه تاکید کرد: اینکه اصلاحطلبی به شیوه و روال تجربه شده اگر نگوییم ممتنع شده است، دستکم به صخره ستبر بنبست برخورد کرده است و مردم هم حق دارند از آن نومید شـوند. در این برهه از زمان نباید خود را اسیر اصطلاحات و نیز تقسیمبندیهای طبیعی یا مصنوعی کرد. اصلاحطلبان بخشی از جامعه متکثر هسـتند. فراوانند افرادی که در جبهه اصولگرایان بوده(و هستند) و نیز وابسته به جبهههای نام و نشاندار یا بینام و نشانند، نیز بسیارند نخبگان، اندیشــمندان و وطنخواهانی که خود را وابسته به جبههای نمیداننــد ولی از اوضاع ناراضی و نسبت به آینده کشور نگرانند و خواستار تغییر رویکرد و رفتارند ولی برانــدازی را به خصوص با خطراتی که برای مردم و کشــور دارد، توصیه نمیکنند. اگر راه اصلاحخواهی و اصلاحطلبی به شیوه سابق به بنبست رسیده است و اگر اصلاحطلبی ظرفیتی بیش از اصلاحطلبان به معنای متعارف دارد-کــه دارد- میتوان گفت و امیدوار بود که اگر این جزیرههای جــدا از هم به هم بپیوندند و خود را در کنار مردم و آشنا با دردها مردم و دغدغهدار نسبت به کشور و صلاح آن نشــان دهند و بیلکنت زبان و با شفافیت و نیز با اتخاذ شیوههای مدنی خشونتپرهیز صدای خود به جامعه و نظام سیاسی برســانند. این یعنی نزدیک شدن به همان وعدههایی که انقلاب داده بود و میتواند خود هموار کننده راه اصلاح اساسی به تناسب خواستههای جامعه امروز و باعث بقا و دوام ایران عزیز باشد و چنین باد!
دیدگاه خود را بنویسید