سازندگی وارد ششمین سال انتشار خود شد این روزنامه از چه تونلی گذشت تا به امروز رسید؟

اکبر منتجبی؛ سردبیر

سازندگی وارد سال ششم خود شد. روزی که این روزنامه به همت محمد قوچانی و غلامحسین کرباسچی، دبیرکل وقت حزب کارگزاران ســازندگی ایران راه‌اندازی شـد، هیچ‌کس تصور اینکه روزنامه وارد ســال ششــم بشود، نداشت. زیرا فشار سنگینی روی روزنامه بود که مخالفانش نوید تعطیلی و توقیف آن را پیشاپیش می‌دادند. اساساً در ایران، انتشار هر رسانه‌ای چه روزنامه و چه کانال تلگرامی، یک‌ کنش سیاسی است. پس سیاســت جدا از رسانه نیست و رسانه نیز نمی‌تواند خود را از سیاســت منفک کند و آن را نادیده بگیرد و درباره آن ننویسد و به آن نپردازد. خاصه آنکه یک جریان سیاسی در ایران به موضوع چیپس و پفک هم سیاسی نگاه می‌کند و به دنبال رد این و آن در آنهاست. در موزیک و ســینما و ورزش و کتاب و هنر که دیگر قابل ذکر نیست. آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. طبعاً ســازندگی نیز با رویکرد سیاسی منتشـر شد. این نشریه در ابتدای انتشـار، مجوز هفته‌نامه داشت. هفته‌نامه‌ای بود که در کنار هفته‌نامه صدا توسط یک تیم منتشر می‌شد. هر دو تلاش داشـتند، تاثیری بر فضای سیاسی و اقتصادی کشور داشته باشــند. سازندگی، هفته‌نامه‌ای راهبردی بود و صدا، هفته‌نامه‌ای خبری بود. با پیــروزی حسـن روحانی در دور دوم انتخابــات ریاسـت‌جمهوری در سال ۱۳۹۶ سازندگی با تغییر امتیاز از هفته‌نامه به روزنامه تبدیل شد. اما ماه‌عسل دولت دوم روحانی کوتاه بـود. ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مدتی بعد از برجام خارج شــد و تحریم‌های سنگینی علیه ایران وضع کرد. بازگشت تحریم‌ها دولت را در دست‌انداز و چالش‌های بسیار سـنگینی انداخت. سازندگی از آنجایی که رسانه حامی دولت بود، راهبردش حمایت از رئیس‌جمهوری بود که روزبه‌روز تنهاتر می‌شد. اساساً حکومت‌ها و دولت‌ها به‌وقت تنهایی اسـت که رفقا و دوستان و هواداران خود را می‌شناسند. روحانی تنها شده بود. هم در درون حاکمیت و هم در داخل کشور. بازگشت تحریم‌ها و جلوگیری از فروش نفت ایران، اثرات سنگینی بر اقتصاد دولت تازه جان گرفته روحانی گذاشت. شــادی به وجود آمده از دولت اول او به زودی پــر زد و رفت. مخالفان حکومتی او از هیچ تلاشــی برای ســاقط کردن دولت فروگذار نبودند. در زمستان سال ۹۶ فرمان شورش علیه دولت روحانی از مشهد صادر شد.

شکست‌خوردگان انتخابات ریاست‌جمهوری به بهانه گران کردن قیمت بنزین که یک تصمیم حکومتی بود، بیشـترین تلاش را در برانداختن دولت روحانی انجام دادند.در چنین شــرایطی که هم وضعیت اقتصادی بحرانی شده بود و هم وضعیت سیاسـی، سـازندگی از معدود رسانه‌هایی بود که حمایت از حسن روحانی را وظیفه خود می‌دانسـت. دولت روحانی، تنها کورسوی دموکراسی و اصلاح در درون بود. مخالفانش می‌پنداشــتند با انداختن روحانی و استقرار یک دولت ضعیف سپس یکدست کردن حکومت، می‌توانند کشور را اداره کنند اما این خیال باطلی بود که در عمل نیز اثبات شد.

با این حال سازندگی در چهار سالی که حسن روحانی و دولتش برقرار بودند همچنان با سختی به حمایت از دولت ادامه داد. اگرچه از آنجایی که ارگان یک حزب سیاسی بود، خرده‌انتقاداتی نیز به دولت داشــت و این انتقادات را هم بیان می‌کرد اما روند کلی حمایت از دولتی بود که تنها شده بود.دو سال آخر دولت روحانی بسیار تلخ بود. پروژه مخالفان روحانی و اصلاح‌طلبان،حاکمیت یکدست بود. آنها برای انتخابات مجلس برنامه داشتند و دلزدگی از دولت را نیز پمپاژ می‌کردند. همزمان کرونا نیز به ایران رسید و به مدد تحریم‌ها آمد و این دو کنار مخالفان داخلی، وضعیت ســیاهی را برای این دولت رقم زدند. مردم بی‌شماری کرونا گرفتند اما واکســنی برای ارائه به مردم نبود. دست‌های دولت برای خرید واکسن بســته بود اما تلاشش را انجام می‌داد تا از سد تحریم‌ها دارویی نیز بگذرد. فشار اقتصادی و فشار روانی از دست رفتن عزیزان مردم، ناامیدی از روحانی را به‌شدت افزایش داد و او به تلخی و خاطره تلخ با قدرت وداع کرد. ســازندگی در ســال ۱۳۹۸ شــاید تنها رسانه یا از معدود رسانه‌هایی بود که تمام‌قد در انتخابات مجلس وارد شد. به‌واسطه آنکه ارگان حزب بود، کارگزاران ســازندگی لیست انتخاباتی ارائه کرد و روزنامه نیز شرکت در انتخابات مجلس را حمایت می‌کرد و به مردم هشدار می‌داد که در انتخابات شرکت کنند زیرا حضور یک نیروی اقلیت در داخل مجلس بهتر از حاکمیت یکدســت اســت. اما اکثریت مردم چنین اعتقادی نداشتند. مجلس کامل در اختیار اصولگرایان و جبهـه پایداری قرار گرفت و اولین قدم حاکمیت یکدست برداشته شد.

در سال ۱۴۰۰ با ریاســت‌جمهوری سیدابراهیم رئیسی، قدم بعدی نیز برداشـته شد. در این سال نیز سازندگی تمام‌قد در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کرد و عملاً به تریبون رسمی عبدالناصر همتی که برآمده از دولت روحانی بود، تبدیل شد. اما نه همتی این پتانسیل را داشت که رئیس‌جمهوری در قد و قواره سید محمد خاتمی یا حتی حسن روحانی باشد و نه اکثریت مردم از تصمیم خود برای عدم شرکت در انتخابات بازگشتند.

با تشکیل دولت رئیسی نه‌تنها کشــور وارد شرایط جدیدی شد بلکه تاثیرات آن بر احزاب سیاسی نیز هویدا بود. رئیسی با وعده‌هایی چون احیای برجام، اشتغال و عبور از بیکاری و فقر، ساخت سالیانه یک میلیون مســکن و البته عدم فیلترینگ کار خـود را آغاز کرد اما عملاً هیچ یک از این وعده‌ها محقق نشد بلکه برعکس آن رخ داد. مطبوعات و رسانه‌ها در شرایط سختی قرار گرفتند. اقتصاد روزنامه دچار آسیب‌های جدی شده بود و کاغذ به‌واسطه بالا رفتن قیمت دلار بسیار گران شده بود. در این میان در حزب کارگزاران سازندگی ایران نیز به تصمیم شورای مرکزی، دبیرکل تغییر کرد و سیدحسین مرعشی، دبیر کل جدید این حزب شد. تغییر دبیرکل باعث توقف انتشار سازندگی شد. غلامحسین کرباســچی اعلام کرد که به دلیل استعفای سردبیر، محمد قوچانی همچنین گرانی کاغذ و بدهی دیگر توان انتشار این روزنامه را ندارد. انتشار دوباره روزنامه با حدود دو ماه تاخیر و تغییر سردبیر انجام شد. سیدحسین مرعشی، دبیرکل جدید با عزمی بسیار از ابتدای مسئولیت، وعده داد که اینروزنامه را دوباره منتشر خواهد کرد.

روزنامــه بعد از حدود دو ماه توقف، بهمن ماه سـال پیش انتشار خود را از سر گرفت. اما شرایط اقتصادی به علت پا برجا بودن تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی باعث شد که روزنامه چند ماهی پس از انتشــار از تعداد صفحات خود بکاهد با ۸ صفحه و غیررنگی شدن برخی از صفحات منتشر شود. سازندگی از ابتدای انتشار خود درسال ۹۶ قصد داشت روزنامه بزرگی باشــد. با ۳۲ صفحه انتشار خود را آغاز کرد. روزهای پنجشـنبه این صفحات به ۶۴ صفحه می‌رسـید. اما شــرایط اقتصادی و عدم حمایت از روزنامه باعث شد که تعداد صفحات به ۱۶ صفحه برسـد و بعد از آن به ۸ صفحه تقلیل پیدا کند. این اتفاقات باعث شد، بسیاری از نیروهای درجه یک مطبوعات که با سازندگی همکاری می‌کردند از این روزنامه جدا شوند. زیرا نه‌فقط اقتصاد سازندگی که اقتصاد روزنامه‌نگاری در این سال‌ها آنچنان آسیب دید که بسیاری از روزنامه‌نگاران این حرفه را ترک‌ کردند و به مشاغل دیگر پیوستند. آنهایی که عشق و علاقه‌شان نوشتن بود، مجبور شدند برای درآمدهای بالاتر و بهتر به روابط عمومی‌ها، پلتفرم‌ها و کسب‌وکارهای اینترنتی بروند و راه و آینده خود را در آنجا جستوجو کنند. اینچنین بود که وقتی درآمد از روزنامه‌نگاری رفت، اعتبار آن نیز لطمه دید و مرجعیت آن نیز به دلیل محافظه‌کاری و سختگیری‌های قضایی و امنیتی از داخل کشور به خارج کشور کوچ کرد. با این حال، سازندگی به راه خود ادامه داد و در دولت رئیسی خود را به‌عنوان یکی از منتقدان دولت معرفی کرد. روزنامه حزب کارگزاران سـازندگی ایران به اپوزیسیون دولت تبدیل شد. اشتباهات و اشکالات در دولت رئیسی آنچنان افزایش یافت که هیچ راهی جز نقد صریح آنها و بیان اشکالات نماند. البته که این راه بی‌هزینه نیز نبود. اتفاقات پاییز امسال نیز مزید بر علت شد و فشارها و شکایت‌ها نیز افزایش یافت. ما خرسندیم از آنچه قبلاً هشدار داده بودیم و بر آن پافشاری کرده بودیم. دولتها در ایران معمولاً رسانه‌ها را بدخواه خود فرض می‌کنند. هشــدارهای آنان را جدی نمی‌گیرند. روزنامه‌نگاران به‌واسطه رابطه دوگانه‌ای که با مردم از یکسو دارند و از سوی دیگر با روشــنفکران و مراجع موثر دارند، اشــکالات و ایرادات یک حکومت را هم زودتر متوجه می‌شوند، آن را زودتر از دیگران بیان می‌کنند. اما دولت‌ها گوش خود را بر این سخنان و هشدارها و نصایح می‌بندند. بیشترین نقدها درباره حاکمیت یکدست در رسانه‌های اصلاح‌طلب منتشر شد. سازندگی بارها در مذمــت این روش حکومت‌داری نوشت و هشدار داد. اما کسی گوش نکرد. حالا بسیاری از خود اصولگرایانی که خود نقش موثری در حذف اصلاح‌طلبان و دگراندیشان داشتند از چند صدایی در حکومت سخن می‌گویند. از اشتباهات گذشته پرده‌برداری می‌کنند و یادآور می‌شوند که با این روش‌ها نمی‌توان مســیر را ادامه داد. معمولاً وقتی دیر می‌شود، همه می‌فهمند که چه اشــتباهاتی کرده‌اند. اگرچه حرف و سخن در این خصوص زیاد اســت اما گفتن آن چه فایده؟ پس بگذاریم و بگذریم تا روز دیگری که می‌آید.