دولت از افراطیون اصولگرا می‌ترسد و نمی‌تواند تصمیم بگیرد

گروه راهبرد: محسن هاشمی در مصاحبه با خبرآنلاین از مشی اعتدالی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی سخن گفته است؛ او در این گفت‌وگو ضمن تاکید برای اعتدال به‌عنوان راه نجات کشور از سیاست‌های حضور چهره‌های افراطی در دولت سیزدهم انتقاد کرده و می‌گوید: یکی از مشکلات دولت آقای‌رئیسی این است که از بعضی از افراطیون برای بعضی از تصمیمات می‌ترسد و خودش را درگیر یک محدودیت‌ها افراطی کرده که اجازه نمی‌دهد، ثمرات تصمیماتش مثبت شود. اینها وقتی رأی گرفتند، گفتند ما می‌خواهیم معیشت مردم را درست کنیم، مشـکلات مسکن را حل کنیم و این قول‌ها را دادند اما این قول‌ها را با روش‌ها افراطی نمی‌شــود، حل کرد. متن زیر نسخه خلاصه و باز تنظیم شده اظهارات این تحلیلگر سیاسی است.

محسن هاشمی؛ رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

۱. مبنای اصلی زندگی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی براساس میانه‌روی و اعتدال بر پا شده و ایشان بارها در مصاحبه‌ها گفته‌اند که موضوع اعتدال و میانه‌روی را از قرآن آموختند. ایشــان از اولین زندانی که رفتند، اعتدال را تا پیروزی انقلاب ادامه دادند که نتیجه‌اش کتاب‌های تفســیر راهنما و فرهنگ قرآن در ۵۳ جلد است. ایشان براساس فعالیت‌های قرآنی به این نتیجه رسیده بودند که اسلام دین میانه‌روی و اعتدال است
و خروج از اعتدال و میانه‌روی به معنی خروج از اسلام است و نام اسلام با میانه‌روی گره خورده است، نه‌فقط در سیاست بلکه در همه ابعاد زندگی بشــر باید این میانه‌روی رعایت شود تا بشـر بتواند پیروز شود. اگر به اوایل پیروزی انقلاب برگردیم شورای انقلاب یک مشی معتدلی داشت چون کسانی که در شورا انقلاب بودند مانند آیت‌الله مطهری، ایشــان قبل از انقلاب در مبارزه مشی معتدل داشت و مبارزه مسلحانه و خارج از ابعاد قانونی را نمی‌پذیرفت. یا مثلاً مهندس بازرگان،سحابی، آقای اردبیلی و حتی آیت‌الله خامنه‌ای همه این‌ها
مشی معتدلی داشتند و تصمیمات را هم معتدلانه می‌گرفتند.

از یک زمانی فضا کمکم به دلایلی تند شــد مثل بحث ورود به سفارت آمریکا و تصرف لانه جاسوسی. آنها جز درگیری‌های خاص بود اما یکسـری چیزها هسـتند که مـورد تایید امام خمینی(ره) قرار می‌گرفت. برای مثال، فرض کنید وقتی شما تصرف لانه جاسوسی می‌رسید، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشــمی در مکه هسـتند، به قول امروزی‌ها بالای پشت‌بام خوابیده بودند و از رادیو خبر می‌گرفتند، یعنی نشان می‌دهد که تصمیم در جای دیگری گرفته شده بود و بعد آنها سفرشان
را نیمه‌تمام می‌گذارند و برمی‌گردند که به سمت اصلاح موضوع بروند اما وقتی امام خمینی(ره) این موضوع را تایید می‌کنند، مخالفت با چنین کاری سخت می‌شود. بعد از تصرف سفارت آمریکا جنگ شروع شد. این موضوع هم اتحاد درونی ایجاد کرد ولی مشکلاتی را هم به وجود آورد. بعضی‌ها می‌گویند این مشکلات غیرقابل اجتناب یا برای چنین انقلابی لازم بوده که
بتوانند با استکبار جهانی وارد درگیری شوند. اگر در اتفاق‌های ســال ۱۳۶۰ توجه کنید می‌بینید، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در بحران‌ نقش خیلی اساسی بازی کرد. برای همین هم اسم ایشان را زمانی مرد بحران‌ها گذاشتیم چون در بحران‌ها به میدان آمدند و نقش اساسی ایفا می‌کردند. مشی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در جلســه‌های خصوصی، مجلس و در نشست‌های مربوط به مدیریت کشور، مشی معتدلانه و خارج از افراط است.

۲. اگر کشور بخواهد سامان بگیرد راهی جز اعتدال وجود ندارد. اما اینکه چه‌شد میان‌پــرده‌ای اتفاق افتاد
و آن اعتدال آیت‌الله هاشمی‌رفســنجانی در صحنه سیاسی کم‌رنگ و متوقف شد؟ مواردی هست،می‌دانید که تعریف مقام معظم رهبری نسبت به موضوع اعتدال مقداری فرق می‌کند، ایشــان سـبکی که ما در مورد اعتدال صحبت می‌کنیم، قبول ندارند، ما مثلاً این نیروهای فعلی را افراطی فرض می‌کنیم اما خوب است که تعریف ایشان از افراط را در سایت ببینید ولی اگر از منظر سیاســی بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، شما
می‌توانید در هر کاری افراط داشته باشید و برای مردم ایجاد مشکل کنید. ایشان جمله جالبی دارد و می‌گوید ما می‌توانیم به اهداف برســیم، با فرض اینکه مشکلی بر مردم ایجاد نکنیم لازم نیسـت که آنقدر سرعت عمل به خرج دهیم. مثلاً نمونه اخیر آن، رفتن برای اربعین خیلی هم خوب اســت ولی وقتی می‌بینید، مرزها این آمادگــی را ندارند! چون آمار آن کاملاً مشخص است باید این را تحلیل کنید و افراط نکنید، می‌شود پیشبینی کرد. حتی در صنعت مثلاً قرار اســت تولید برق ما سالی ۵ درصد رشد کند اگر من بخواهم صنعتی با مصرف برق ایجاد کنم اگر سرعت داشته باشم دیگر آن برق موجود نیست و خاموشی ایجاد می‌شود. بنابراین می‌شود، اعتدال رعایت کرد و براساس مقداری که برق یا انرژی تولید می‌کنید صنعت را گسترش دهید. شما به ســراغ هر موضوعی بروید حتی در خوردوخوراک! مثلاً اگر شخصی قند دارد اگر او در مورد مثلاً قند افراط کند،معلوم‌است چه بلایی سر او می‌آید.
زخم شود آن زخم دیگر خوب نمی‌شود. خب حالا که اعتدال کم‌رنگ شده است؛ پرسش است آینده اعتدال در فضای سیاسی کشور چگونه خواهدبود؟ به‌واقع، من فکر می‌کنم ایران هیچ راهی غیر اعتدال ندارد؛ یعنی اگر ایران بخواهد واقعا شکوفا شود، راهش استفاده از روش اعتدالی است. مردم ایران این را می‌پسندند، اگر کسانی بیایند و این روش اعتدالی را پیشــه بگیرند و برای مردم به‌درستی این را تبیین کنند، مردم هماهنگ به میدان می‌آیند و همه با هم کمک می‌کنند.

برای تغییر شما مجبور می‌شوید که از افراط یا تفریط استفاده کنید. اگر افراد می‌خواهند خودشــان را حاکم کنند، مجبور هستند افــراط کنند تا طرفدار جذب کنند و از آن فضای هیجانی خودشان را تحمیل کنند. این دوحالت دارد: یک زمان شما با چنین هیجانی می‌آیید و قدرت را می‌گیرید ولی اگر فوری به اعتدال برگردید، باز کار کشـور پیش می‌رود ولی اگر همان حالت افراط بمانید که بعضاً دیده می‌شود چنین است این افراط باعث می‌شــود، مردم نتیجه ثمرات رایشان را نگیرند.
الان دارید می‌بینید یکی از مشکلات دولت آقای‌رئیسی
این است که از بعضی افراطیون برای بعضی تصمیمات می‌ترسد و خودش را درگیر یک محدودیت‌ها افراطی کرده که اجازه نمی‌دهد، ثمرات تصمیماتش مثبت شود. اینها وقتی رأی گرفتند، گفتند ما می‌خواهیم معیشــت مردم را درســت کنیم، مشکلات مسـکن را حل کنیم و این قول‌ها را دادند اما این قول‌ها را با روش‌ها افراطی نمی‌شود حل‌کرد. من پیشتر هم عنوان کردم که دو شیوه سازماندهی حضور مردم در انتخابات است؛ یکی تحقق عنصر مطلوب دیگری انتخاب چهره محبوب به نظرم نظام باید نسبت به مسائل انتخابات تصمیــم بگیرد؛ آیا باز هم می‌خواهــد با انتخابات
رســیدن به یک عنصر مطلــوب را برنامه‌ریزی کند یا ترجیح می‌دهد، انتخاباتی پرشور با حضور حداکثــری مردم برگزار شــود؛ از رهگذر این اقدام مسیر رســیدن به عنصر محبوب عموم مردم هموار شود. اگر بخواهید واقعیت‌های محبوبیت را بــرای مردم تبیین کنید که مردم رأی دهند، من معتقدم الان زمان آن است که مردم به‌اعتدال رأی بدهند.