بانک مرکزی چگونه می‌تواند عرضه پول را کم‌وزیاد کند؟

جمشید پیش‌مقدم؛ تحلیلگر اقتصاد

بانک مرکزی طبق رویهای که از زمان عبدالناصر همتی آغاز شــد با عملیات بازار باز (OMO) به مدیریت نقدینگی و نوسان نرخ سود بین‌بانکی می‌پردازد. طبق اعلام ایـن بانک، موضع‌عملیاتی بانک مرکزی براسـاس پیشبینی وضعیت نقدینگی و با هدف کاهش نوســان نرخ بازار بین‌بانکی اتخاذ می‌شود. بنابراین به‌طور خلاصه با توجه به میزان قراردادهای سررسید شده در زمان برگزاری هر حراج هفتگی، چنانچــه بانک مرکزی مبلغ کمتری را نسبت به ارزش کل توافق‌های سررسیده شــده به بازخرید قراردادها اختصاص دهد به‌صورت خالص به جذب پول از شبکه بانکی اقدام کرده و در حالت عکس عملاً به شبکه بانکی پول تزریق شده است. (هادی جمالیان)

از ابتدای سال ۱۴۰۱ تاکنون ۴۸ حراج هفتگی و موردی در قالب عملیات بازار باز صورت گرفته اســت. در این حراج‌ها که آخرین مــورد آن ۱۷ بهمن‌ماه بود، بانک مرکزی به‌صورت خالص ۲۰۹/۶ هزار میلیارد ریال تزریق پول به شــبکه بانکی انجام داده است. اگــر عملکرد بانک مرکزی را به دو دوره قبل و پس از ۱۴ آذر ماه تقسیم کنیم، چرخش سیاست پولی در عملیات بازار باز مشهود خواهد بود. از ابتدای سال تا ۱۴ آذرماه ســال جاری که ۳۶ امین حراج برگزار شد، سیاسـت انقباضی بانک مرکزی به‌منظور مهار تورم به تشــدید خشکی اعتباری در شبکه بانکی منجر شده‌بود. خالص موقعیت بانک مرکزی تا پایان حراج شماره ۳۶ در تاریخ ۱۴ آذر ماه به عدد ۳۷۶.۸ هزار میلیارد ریال جذب پول رسـید.
خالص جذب پول در اواسط تابستان تا مرز ۴۰۰ هزار میلیارد ریال هم رسیده بود.عدم تزریق پول در عملیات بازار باز عملاً نرخ بهره بین‌بانکی را رو به بالا سوق داده بود. رقابت بانک‌ها برای جذب منابع شدید شده بود و نرخهای اعلامی بانک‌ها به مشتریان برای جذب سپرده آشــکارا حدود بانک مرکزی را نقض می‌کرد. پیشی
گرفتن نرخ تورم از نرخ رشد نقدینگی باعث ایجاد عطش نقدینگی در بازار شده و اثرات سیاست انقباض پولی بانک مرکزی را در ۳ ماهه سوم تشدید می‌کرد.
اما به ناگاه فشار چند ماهه برداشته شد. در یک اقدام معنادار و ناگهانی در حراج فوق‌العاده ۱۵آذرماه با تزریق ۲۴۵ هزار میلیارد ریال توســط بانک مرکزی ســیگنال متفاوتی به بازار پول ارسال شد. با این حراج و طی حراج.های بعدی تا هفته نخست دی‌ماه، یعنی آخرین حراج عملیات بازار باز در زمان صالح‌آبادی در مجموع ۳۲۴ هزار میلیارد ریال به‌صورت خالص به شبکه بانکی تزریق شـد تا تقریباً تمام آنچه در سختگیری‌های بیش از ۹ ماه ابتدای سال تجمیع شده بود طی فقط ۳ هفته و با یک چرخش سیاستی سریع تقریباً به نقطه صفر بازگردد. خالص جذب پول تا پایان آخرین حراج دوره‌ صالح‌آبادی به حدود ۵ هزار میلیارد تومان کاهش یافت.

اگرچه صالح‌آبادی تقریباً هر آنچه از سیستم بانکی در عملیات بازار باز گرفته بود را در 6 حراج روزهای پایانی
مدیریت خویش به شبکه بانکی بازگرداند اما در نهایت جای خود را به رئیس‌کل جدید داد. محمدرضا فرزین اما از همان ابتدا مسیر را در پیش‌گرفت که رئیس‌کل قبلی در روزهای پایانی مدیریت خویش تازه آغاز کرده بــود. طی ۶ حراجی که در زمان کوتاه از آغاز مدیریت رئیس‌کل جدید برگزار شده تاکنون ۲۶۲/۴ هزار میلیارد ریال دیگر به شــبکه بانکی تزریق شده است. به این
ترتیب خالص تزریق پول به شبکه بانکی از زمان تغییر سیاست در عملیات بازار باز از تاریخ ۱۵ آذرماه شامل ۶ حراج پایانی دوره آقای صالح‌آبادی و ۶ حراج ابتدایی دوره آقای فرزین تاکنون به بیش از ۵۸۶ هزار میلیارد ریال رسیده که رقم قابل توجهی است. البته تحلیل شــرایط پولی کشــور فراتر از عملیات بازار باز بانک
مرکزی شامل عوامل دیگری هم می‌شود که از موضوع خاص این نوشتار خارج است.

عملیات بازار باز چیست؟
مهمترین ابزار بانک مرکزی برای اعمال سیاســت‌های پولی، تغییر نرخ بهره است. در مقابل نرخ بهره پایین محرک اقتصاد است،به‌نوعی پدال گاز اقتصاد به‌حساب می‌آید. بنابراین می‌توان گفت که کاهش نرخ بهره، سیاستی انبساطی و در مقابل افزایش نرخ بهره، سیاستی انقباضی است.اما بانک مرکــزی چگونه نرخ بهــره را تغییــر می‌دهد؟ در اقتصادهای توسـعه‌یافته ایــن کار از طریق عملیــات بازار باز صورت می‌پذیرد. ستون فقرات اجرای این کار اوراق قرضه است. عملیات بازار باز بر اصل معروف عرضه‌وتقاضا در اقتصاد استوار اســت. در قانون عرضه‌وتقاضا بیان می‌شود هر چیزی که کمتر عرضه شــود یا تقاضایش بیشتر شود، گران‌تر شده و برعکس هر چیزی که بیشــتر عرضه شــود یا تقاضایش کمتر شود، ارزان‌تر می‌شود.

پول مثل هــر کالایی عرضه و تقاضا دارد. وقتی عرضه پولی زیادتر و یا تقاضا برای آن کمتر شود،ارزان‌تر شده و نرخ بهره آن نیز کاهش می‌یابد. برعکس، وقتی عرضه پولی کمتر یا تقاضا برای آن زیادتر شود، گران‌تر شده و نرخ بهره آن نیز افزایش می‌یابد. پول هم از این قانون عرضه‌وتقاضا مســتثنا نیســت. یعنی اگر
تقاضا برای پول بیشــتر شود یا پول کمتر عرضه شود، پول گران‌تر می‌شود به این معنا که نرخ بهره آن افزایش می‌یابد. از مثال ابتدا فصل نیز مشخص است که در نتیجه افزایش نرخ بهره، نرخ ارزهای خارجی کاهش می‌یابد یعنی ارزش پول داخلی در برابر ارزهای
دیگر تقویت می‌شــود. برعکس اگر تقاضا بــرای پول کاهش یابد یا عرضه آن بیشــتر شود، پول ارزان‌تر می‌شود به این معنا که نرخ بهره کاهش و نرخ ارزهای خارجی افزایش می‌یابد. این نتیجه برای معامله‌گری ارز بسیار مهم است:
حال ســوال اساسی این است که بانک مرکزی چگونه می‌تواند عرضه پــول را کم‌وزیاد کند؟ بانــک مرکزی ایــن کار را از طریق خریدوفـروش اوراق‌قرضه انجــام می‌دهد. در زمانــی که بانک مرکزی می‌خواهد، نرخ بهره را کاهش دهد برای این کار عرضه پول را افزایش می‌دهد. بــرای افزایش عرضه پول، بانک مرکزی اوراق
قرضه را از بازار خریداری می‌کند و در قبال آن پول تازه به اقتصاد تزریق می‌کند.(حسین راهداری-تحلیل بنیادین بازار ارز)

خریداری اوراق‌قرضه توسط بانک مرکزی دو اثر دارد. یک اثر این اســت که با افزایش تقاضای اوراق‌قرضه توسط بانک مرکزی قیمت اوراق‌قرضه بالا مـی‌رود. اثر دوم این اســت که با خرید اوراق‌قرضه، بانک مرکزی پول پرقدرت جدیدی را به اقتصاد تزریق می‌کند که این سبب افزایش نقدینگی، مازاد عرضه پول و کاهش
نرخ بهره می‌شود. در نهایت، اثر جانبی این کار این است که سبب کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز می‌شود.