سالنامه روزنامه سازندگی منتشر شد

سالنامه سازندگی در ۲۳۰ صفحه و ۱۳ فصل تهیه شده است و به اتفاق‌های مهم سال ۱۴۰۱ نگاهی جامع داشته و در عین‌حال نظر به فردای ایران دارد. چرا که هنوز امیدی هست ...

اکبر منتجبی؛ سردبیر

بعد از یک وقفه دوساله، مجددا سالنامه سازندگی منتشر شد. انتشار سالنامه در این سال‌ها که به یک رویه تبدیل شده، هم کاری شیرین است و هم سخت. شــیرین اسـت چون بالاخره می‌توانی در فرار از اخبار روزمره،تحلیل‌های عمیق و گفت‌وگوهای جانداری تهیه و در یک بسته‌بندی شیک هدیه کنید به‌ خوانندگان خود. اما سخت است چون بسیاری از سیاستمداران و کنشگران اجتماعی یا مطالعه نمی‌کنند یا تمام ســواد آنها متأسفانه به اخبار روزمره و تحلیل‌های صد کلمه‌ای کانال‌های تلگرامی محصور شده اسـت. به همین دلیل است که مدتهاست کسی حرف تازه‌ای نمی‌زند؛ کسـی ســخن تازه‌ای نمی‌گوید و کســی به تولید فکر اقدام نمی‌کند. در جامعه‌ای که تولید فکری صورت‌نمی‌گیرد و ایده‌های توسعه‌گرایانه و پیشرونده برای فردای کشور مطرح نمی‌شود، همه به جان هم می‌افتند. جامعه به بن‌بست رسیده، جامعه‌ای است که دانشوران آن یا افسرده‌اند یا مهاجرت کرده‌اند یا خانه‌نشین شده‌اند یا از استادی دانشگاه به رانندگی اسنپ رسیده‌اند. متأسفانه در چنین جامعه‌ای است که سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها به پشتوانه فالوورها و دنبال‌کنندگانی که دارند قد علم می‌کنند و هر آنچه باور دارند یا می‌دانند، بیان می‌کنند. این راهی است که متأسفانه تاکنون طی شــده است. هنگامی که مرجعیت سیاسی را از احزاب و اشــخاص می‌گیریم؛ هنگامی که رسانه را از جرأت و جسارت تهی می‌کنیم؛ هنگامی که دانشگاهیان را بازنشسته می‌کنیم؛ و هنگامی‌که دانشــجویان نخبه ما پرواز داده می‌شوند تا به کشورهای دیگر مهاجرت کنند، کشور از درون تهی می‌شود. در چنین شرایطی انتظار تولید فکر، انتظار زیادی است.

مجلات و سالنامه‌ها و روزنامه‌ها در چنین شرایطی منتشر شده و می‌شوند. با بیشترین تلاش‌ها برای آنکه اعلام کنند هنوز امیدی هست و هنوز راهی مانده است.هنوز می‌توان صدایی را شنید و هنوز می‌توان به آینده امیدوار بود.کورسوی امید همیشه بهتر از تاریکی مطلق است. آن نوری که در ســیاهی مطلق شب کورسوزنان دیده می‌شود، این امید را به تمامی جامعه می‌دهد که از پس امروز فردایی هست و می‌توان تا رسیدن به آن امید داشـت. خاطرم هسـت در روزنامه صبح امروز، ستونی را به نام تا صبح فردا راه‌اندازی کرده بودند. ستونی که از امروز می‌گفت اما امیدش به فردا بود. سالنامه سازندگی، امروز به امید فردا منتشر شده است اگرچه به سالی که گذشت،پرداخته است اما نگاهش به فرداست. چنانکه سیدحسین مرعشـی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران از چگونگی ساختن فردا می‌گوید. سالنامه سازندگی در ۲۳۰ صفحه و در ۱۳ فصل تهیه شده که سعی کرده‌ایم نگاهی جامع به اتفاقات ســال ۱۴۰۱ داشته باشیم؛ از نویسندگان و روشنفکران و شاعرانی که ما را ترک‌کردند تا اعتراضاتی پس از جان باختن خانم مهســا امینی به وجود آمد. بیش از ۳۵ یادداشت و گزارش و تحلیل به اعتراضاتی که از پاییز امسال آغاز شد، اختصاص یافته و تلاش شده است که از پس این تحلیل، دورنمایی از آینده داده شود و راهبردی نیز بیان شود. در پایان سال باید افزود که سال بسیار ســختی را گذراندیم. هم در درون روزنامه هم در بیرون و جامعه. به علت اینکه فشارهای اقتصادی که از پس جراحی دولت در امر اقتصاد آغاز شد نه فقط ســازندگی و کار فرهنگی را که بسیاری از امور را تحت‌الشعاع خود قرار داد. تورم که بیشتر می‌شود فقط سفره مردم کوچکتر نمی‌شود، دل آنها نیز نگران‌تر از همیشه می‌شود؛ سبد فرهنگی آنها نیز خالی‌تر از گذشــته می‌شود، ناامنی شـغلی نیز بیش از گذشته می‌شود. ســازندگی از پس فشارهای اقتصادی مجبور شــد که از ۱۶ صفحه به ۸ صفحه کوچ کند. برخی از رفقا و همکاران خود را از دست بدهد و از کنار برخی سوژه‌ها و موضوعات بگذرد. با این حال تلاش کردیم، کم نگذاریم. تلاش کردیم مؤثر واقع شــویم و تلاش کردیم اپوزیسیون شریف دولت بمانیم. ما معتقدیم که باید با صدای بلند نقدها را بیان کرد. برای ایجاد فضای نقد به سهم و اندازه خودمان تلاش‌های بسیاری کردیم. تلاش کردیم هر گوشه شهر و کشور که اتفاقی رخ می‌دهد، صدای محرومان باشــیم و تذکر شــدیدی به دولت و نهادهای مربوطه بدهیم. گاه با تیتر یا عکس و یا طراحی، اعتراض خودمان را از نقض فاحشــی که رخ داده، بیان کردیم؛ فریاد زدیم و نقد کردیم که مسیری اشتباهی اتخاذ شده و چرا این مسیر طی می‌شود؛ از بهبود روابط سخن گفتیم و ارجاع دادیم به گذشــته و سیاستمداران و اشخاصی که راه درســت را رفتند. یادآوری کردیم که کشورداری و دولت‌داری، اختراع دوباره چرخ نیست. تجربه هر روزه نیست. دیگرانی این مسیرها را رفته و راه‌هایی را هموار کرده‌اند، چرا آن راهها را مسدود کنیم و دوباره از ابتدا به تجربه و خطا راه‌ها را برویم؟

ممکن است در این راه و مسیر، گاه از اعتدال نیز خارج شده باشیم و سخن درشتی نیز گفته باشیم، که البته به قول شاعر: خُرده به حرف دُرشت من آزرده مگیر/ حرف آزرده دُرشتانه بود خُرده مگیر

آنچه می‌خوانید تحفه‌ای است که در این شرایط برای شما آماده شده است. اگر کم است و ناقص ببخشید. بهار و سال نوی شما پیشاپیش مبارک باشد.