بیانیه آیتالله سیداصغرناظمزاده قمی درباره مساله حجاب
قل للمؤمنات يغضُضنَ مِن أَبصارِهِنَّ ... ولا يبدينَ زِينَتَهُنَّ إلّا ما ظَهَرَ مِنها وليضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ این روزها دولتمردان و مسئولان تمام توجهشان به حجاب جلب شده است، گویی هیچ مشکلی در مملکت وجود ندارد و همه چیز به خوبی پیش میرود جز مساله حجاب. در این باره، جلسهها و سخنرانیها فراوانی برگزار میشود تا راههایی برای روند روبه رشد آن بیابند. از طرفی هم بعضی در اصل حجاب و وجوب آن مناقشه کردهاند. لذا بر آن شدم، نکتههایی در این خصوص با استفاده از قرآن کریم و روایات مطرح کنم. بحثم موضوع بدحجابی و بیحجابی است، این مقوله از بیبند و باری و یا بیعفتی خارج است.
آیه برجستهای که در قرآن کریم برای پوشش بانوان نازل شده، آیه شریفه ۳۱ سوره نور است که در بالا ذکر شد. مشابه این آیه با تفاوتی در سوره احزاب آیه ۵۹ نیز میباشد.
صدر آیه میگوید: زنان، چشمچرانی نکنند و دامن خویش را حفظ نمایند. همین توصیه را در آیه قبل به مردان نیز دارد. سپس به مساله حجاب که مخصوص زنان است در دو جمله اشاره دارد، جمله اول : «لا يبدينَ زينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنها»؛ زینت خود را آشکار نسازند مگر مقداری که خود ظاهر است که مراد محل زینت است یعنی گوش و گردن و دست و بازوان را از نامحرمان بپوشانند. جمله دوم: «ليضربِنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» «خُمُر» به معنای روسری بلند است که زنان روی سر میاندازند و «جیوب» به معنای یقه پیراهن است که به گریبان تعبیر میشود.
از این جمله استفاده میشود که زنان قبل از نزول این آیه هنوز مامور به پوشش کامل نبودند لذا روسری خود را پشت گوش میبستند و گردن و سینه خود را نمیپوشاندند و قرآن کریم از این زمان (حدود سال هشتم هجری) به زنان دستور میدهد که علاوه بر موهای سرشان، گردن و سینه و محلهای زینت خود را نیز بپوشانند و طبق روایات متعددی (در کتاب وسائلالشیعه، ج ۲۰، باب ۱۰۹ از ابواب مقدمات نکاح) صورت و کف دو دست و دو قدم با مستنا شده است. بنابراین اگر بعضی در اصل لزوم حجاب شبهه یا مناقشه کنند، صریح آیه فوق و روایات برای جواب آنها کافی است. پس زنان از زمان نزول این آیه موظف به رعایت حجاب شدهاند یعنی علاوه بر موهای سر، گردن و سینه و محل زیورآلات خود را نیز بپوشانند.
مخاطب این آیه شریفه، زنان مومنه هستند و با زنان غیرمومنه کاری ندارد و همانطور که زنان مومنه موظف به خواندن نماز و گرفتن روزه و سایر تکالیف الهی هستند، موظف به رعایت حجاب نیز میباشند وگرنه مرتکب گناه میشوند. تا اینجا سخن در مورد این بود که حجاب یک حکم اسلامی و قرآنی است. اما مطلب اساسی این است که چه کنیم تا با روشهای عاقلانه و منطقی از این حکم قرآنی حراست کنیم و جامعه را به چالش نکشانیم، آنچه در ذیل می آید در همین راستاست:
فرهنگ سازی و آگاهی بخشی
وظیفه خانواده، روحانیت، حکومت و همه نهادهای فرهنگی و تبلیغی در امر تربیت دینی از جمله حجاب، فرهنگسازی است. خانوادهها از همان دوران کودکی و نوجوانی باید مراقب باشند که فرزندانشان، هویت دینی خود را حفظ کنند و ارزشهای دینی در وجودشان نهادینه شود و مرزهای عفاف را پاس دارند.
وظیفه حکومت _به ویژه حکومتی که داعیه دینداری دارد_ این است که با بسترسازیهای مناسب به ویژه تقویت بنیانهای اقتصادی، رونق تولید و کار، قانونمداری، جلوگیری از حیف و میل اموال و پرهیز از تبعیض، دین را در قلب و چشم مردم، جذاب کند. نهادهای فرهنگی تحت نظر حکومت هم باید بدانند که در برابر این همه امکانات و بودجههایی که در اختیار دارند، مسئولند و یکی از عوامل مهم این ناهنجاریهای فرهنگی خود آنها هستند.
در امر فرهنگسازی، آگاهی دادن، بسیار پر اهمیت است. زنان و دخترانی که اقدام به بیحجابی میکنند، نوعا انسانهای پاکدلی هستند اما بسیاری از آنها خصوصاً نوجوانها از اسلام و احکام شرعی حجاب، آگاهی ندارند و وظیفه حکومت و روحانیون و ارگانهای عریض و طویلی که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکنند، آن است که با زبان و منطق مناسب، تعالیم حیاتبخش اسلام را ترویج کنند و آسیبهای گریز از احکام را تبیین نمایند تا زمینه حجاب برای مخالفین فراهم آید.
تاکید بر عفاف
در جریان فرهنگسازی باید توجه داشت حجاب و عفاف هرچند در گفتوگوهای عامیانه به صورت مترادف به کار میرود اما «عفاف» مفهوم بسیار عمیقی دارد. عفاف ناظر به صفت درونی و باز داشتن غرایز و تمایلات سرکش نفس حیوانی است در حالی که حجاب به مفهوم ایجاد پوشش در برابر نامحرمان است. پس حجاب، پوشش ظاهری است و عفت، یک خصلت و بینش درونی و بنیادی است. لذا حجاب میتواند به صورت تحمیلی و غیراختیاری محقق شود ولی عفت یک خصلت و ارزش درونی است. لذا اگر حجاب از «عفت و عفاف» ریشه گرفته باشد هیچگاه به ماموری نیاز ندارد. پس درست نیست گفته شود هر زنی که حجاب ندارد، عفت ندارد.
قانون مداری
یکی از معیارهای مهم جامعه سالم، قانونمداری است، برای عبور از چالش حجاب باید قوانینی مطابق عقل و شرع در اختیار داشت تا افرادی به انگیزه غیرت دینی یا دفاع از ارزشها، شخصاً وارد عمل نشوند. روشهایی که گاهی این روزها برای مبارزه با بیحجابی، اعمال میشود مثل جلوگیری از ورود بیحجابها به مراکز دولتی، بانکها، مراکز تفریحی و تجاری یا پلمب کردن مغازهها و داروخانهها، کارگشا و مؤثر نیست و گاهی هم از نظر شرعی نیز جایز نیست؛ مثلاً اگر زنی بیحجاب به بانکی مراجعه و سپرده خود را طلب کند، بانک شرعاً موظف است، امانت او را ادا کند، چون رد امانت حتی به مشرک و کافر از شرایط ایمان است. همچنین وظیفه کارمندان ادارات، رسیدگی به درخواست ارباب رجوع است؛ حتی اگر فردی بیحجاب باشد باید کار او را راه بیندازند و اگر بگویند این اقدامات «حکم حکومتی» است در این صورت باید گفت: اگر حکم حکومتی هم باشد، مشکل را حل نمیکند و نظام اداری و بانکی کشور، کم کم مختل میشود و پروندههای قضایی را انباشتهتر خواهد کرد و معلوم نیست با این کارها و بگیر و ببندها مشکل بیحجابی حل شود.
عملکرد مسئولان
شیوه مدیریت حاکمان کشور، که لباس دین بر تن دارند، عامل بسیار مهمی در جذب یا فراری دادن مردم، به ویژه جوانان، به دین و احکام شرعی است. وقتی مردم، اقتصاد بیثبات و متزلزل را مشاهده میکنند و شاهد گرانیها و تبعیض و اختلاسها هستند یا تنگ نظریهای سیاسی و حذف نیروهای کارآمد را میبینند از نمادهای دینی - از جمله حجاب - دور میشوند و اعتراض خود را با بیتفاوتی با طغیان علیه این نمادها نشان میدهند و نیز وعدههای مقطعی و غیرعملی یا ایجاد امیدهای کاذب، خشم خدا را بر میانگیزد و به تبع خشم مردم را: «کَبُرَ مَقتاً عِند الله أن تَقولوا ما لا تَفعَلون»؛ خداوند سخت به خشم میآید که چیزی بگویید و به جای نیاورید. (صف، آیه۳) عملکرد فردی و خانوادگی مسئولان که مردم را به پاکدستی و خدمتگزاری توصیه میکنند، اگر خود اهل عمل نباشند که متاسفانه زیاد دیده میشود، دینگریزی را به وجود میآورد: «تامرون الناس بِالبرّ و تَنسون انفُسکم». (بقره، آیه ۴۴)
سنجیدهگویی تریبون داران نظام
کسانی که تریبونهای مؤثری در اختیار دارند؛ به ویژه ائمه جمعه و رسانههای حکومتی نباید با سخنرانیها تند، مردم را به مقابله با بیحجابها تشویق و جامعه را دو قطبی کنند. این کار سبب تفرقه در میان امت میشود و عواقب ویرانگری به دنبال خواهد داشت در حالی که قرآن کریم به صراحت دعوت به وحدت میکند: «وَاعتصموا بِحَبلِ اللهِ جميعاً و لا تَفَرَّقوا» . (آل عمران آیه ۱۰۳) ضمناً در هیچ خطبهای از نهجالبلاغه یا روایات نیامده که پیشوایان مردم را علیه گناهکاران ترغیب کنند. لذا امیرمومنان علی (ع) برای دوری از دو قطبی سازی مردم و جامعه به مالک اشتر چنین می نویسد: «ای مالک! مردم دو دستهاند: یا برادر دینی تو هستند و یا همنوع تو، که در معرض لغزش و خطا قرار دارند و گاه از روی عمد یا خطا، دست به گناه و تجاوز میآلایند، پس همان گونه که دوست داری خدا از تو بگذرد تو نیز نسبت به آنان بخشش و گذشت داشته باش و از انتقامجویی خودداری کن.» (نهج البلاغه،نامه ۵۳)متاسفانه برخیها ناآگاهانه طوری سخن میگویند که گویی همه کاره مملکتاند و اختیار این آب و خاک را در دست دارند لذا به تنهایی قانونگذار، مجری و قاضی هستند و با زبان خشن با مردم سخن میگویند و رنگی از محبت در کلامشان نیست، این گونه سخن گفتن با مردم اشتباه است و اوضاع را آشفتهتر و مخالفان را هم جدیتر میکند. به یاد قبل از انقلاب میافتم که زنان بیحجاب آن دوران، که تعدادشان به مراتب بیش از این زمان بود، به امید تحقق وعدههای حکومت دینی، فوج فوج به صورت اختیاری به حجاب، روی آوردند (یادآور میشوم که تا سه سال بعد از انقلاب، حجاب اجباری نبود). راهحل امروز چالشهای حجاب جامعه، کارهای شعاری و بدون پشتوانه نیست بلکه راه اساسی تبلیغ صحیح و منطقی به دور از توهین و تهدید است.
امر به معروف و نهی از منکر شایسته
وظیفه همه زنان و مردان با ایمان در برابر هر گناهی از جمله بدحجابی و بیحجابی، نهی از منکر مؤثر و شایسته است؛ به این صورت که: قلباً از عمل گناه ناراحت باشند و اگر فایده دارد، تذکر زبانی هم بدهند و اگر بدانند تذکر سودی ندارد از کنارشان بگذرند. ولی همه سخن اینجاست که هیچ مرد و زنی با ادعای غیرت دینی، حق ندارد به گناهکار از جمله زنان بیحجاب و شلحجاب، توهین کند و درگیری و نزاع راه بیندازد. این رفتارها شرعاً حرام است و در مادههای ۵ و ۶ قانون حمایت از آمران به معروف به آن تصریح شده است.
پرهیز از لج بازی
یکی از عوامل بدحجابی کنونی، لجبازی با حکومت است اما طرف مهم قضیه این است که حکومت هم نباید کاری کند که با آنان تلقی لجبازی شود و نباید با روشهایی، آنان را جری کند. همین رفتارها و موضعگیریها، شکاف و تفرقه میان مردم و حکومت را بیشتر میکند و گاه، زمینه نزاع و درگیری بین طبقات جامعه را به وجود میآورد؛ چنانکه امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «اللَجاجُ مثارُ الحَرب»؛ لجاجت، منشأ جنگ و درگیری است. (غررالحکم، ج ۱، ص ۳۲)
پرهیز از سیاست یک بام و دو هوا
مسئولانما از یک سو بیحجابی و بدحجابی را ناهنجاری میدانند و با آن برخورد میکنند اما از سوی دیگر شُل حجابان و بد حجابانِ شرکت کننده در تظاهرات و یا مناسبتهای مربوط به جمهوری اسلامی را تشویق میکنند و برای اینکه نشان دهند که شُل حجابان هم با حکومت هستند، چهرههای آرایش کرده با موهای بیرون ریخته را به نمایش میگذارند. در حالی که نمایش بد حجابان آرایش کرده، تشویق به گناه میباشد و این کار از محرمات قطعی اسلام است به علاوه این سیاست تبعیضآمیز، امر مبارزه با بیحجابی را صوری، مصلحتی و سیاسی جلوه میدهد.
خلاصه اینکه: حجاب، یک حکم شرعی و الهی است و مسئولان و ما روحانیون و نهادهای فرهنگی، وظیفه دارند با روشهای پسندیده به فرهنگسازی و آگاهی بخشی بپردازند و از اقدامات خودسرانه و تحمیلی پرهیز کنند. تندخویی، تهدید، توهین و محروم کردن شهروندان از امکانات و خدمات عمومی هیچ کمکی به ترویج حجاب و دیگر احکام اسلامی نمیکند.
دیدگاه خود را بنویسید