سیدمقداد نبوی‌رضوی در حیات یحیای نجی به زوایای مبهم و تاریک زندگی یحیی دولت‌آبادی پرداخته است

یحیی دولت‌آبادی، یکی از چهره‌های مشهور جنبش مشروطه است که در تأسیس مدارس جدید در ایران هم نقش مهمی داشت. پدر یحیی دولت‌آبادی، میرزاهادی دولت‌آبادی از بابی‌های مشهور عصر و در زمرة «شهدای بیان» بود. احمد کسروی در :تاریخ مشروطه»اش پس از اشاره به دخالت بابیان ازلی در مشروطه، حاج میرزاهادی دولت‌آبادی را نماینده میرزا یحیی نوری مشهور به صبح ازل (جانشین علی‌محمد باب) در ایران معرفی می‌کند. خود یحیی دولت‌آبادی نیز توسط میرزا یحیی صبح ازل(جانشین باب) طی لوحی به‌عنوان زعیم ازلی‌ها پس از صبح ازل و جانشین او معرفی شد و تا زمان درگذشتش در ۴ آبان ۱۳۱۸ حدود ۲۸ سال ریاست معنوی ازلیان را در مقام «شهید بیان» برعهده داشت و به گفته خواهرش قمرتاج «نگهدار و هادی این قوم» بود بدون آنکه همه ازلیان از مقام او آگاه باشند.

میرزا یحیی، سال ۱۳۰۷ قمری در تهران ساکن می‌شود. این اقامت که با مسافرت دوم سیدجمال‌الدین اسدآبادی به ایران همراه بود، او را در حلقه یاران سید جمال و از اعضای مهم حلقه تهران جنبش اتحاد اسلام قرار داد. دولت‌آبادی چون استادش شیخ‌ هادی نجم‌آبادی و ملک‌المتکلمین مورد توجه‌سیدجمال‌الدین اسدآبادی بود و از او نامه‌هایی دریافت می‌کرد. این تکاپوها منجر به کشته شدن ناصرالدین شاه در پایان سال ۱۳۱۳ قمری است که یکی از دو مخالف بزرگ جنبش اتحاد اسلام بود. شاید بتوان یحیی دولت‌آبادی را مغز متفکر گروه کشندگان ناصر الدین شاه دانست. میرزا یحیی در همان سال‌ها کتابی به نام « مستبصر» نوشت و در آن به اثبات آیین باب پرداخت، دولت‌آبادی در «احیات یحیی» از هم‌کیشان خود یا کسانی را که با آنها قرابت داشته با واژه‌هایی چون «بیداران» و «منور الفكران» یاد می‌کند. میرزا ملکم‌خان یکی از شخصیت‌های مورد علاقه دولت‌آبادی است و در «احیات یحیی» او را «یکی از بیماران با حرارت» معرفی می‌کند که در نشر افکار تازه کوتاهی نمی‌کند. فصل نوزدهم از جلد نخست «حیات یحیی»، «اوضاع ملکی و احوال بیداران» نام دارد. دولت‌آبادی در این فصل به روزنامه «قانون» میرزا ملکم‌خان اشاره کرده و نوشته «در خفا، نزد بیداران تهران و دیگر بلاد ایران» فرستاده می‌شود و «هر شماره که از این روزنامه می‌رسد، هیجان تازه‌ای در نفوس حاصل می‌گردد. »همچنین به اوراق ضدحکومتی سیدجمال‌الدین افغانی (اسدآبادی) اشاره کرده و آورده «با قدغن اکید دولت که آن اوراق به خاک ایران وارد نشود باز به دست بیداران می افتد.» دولت‌آبادی در کتابش به تجلیل از شیخ هادی نجم‌آبادی هم پرداخته و نوشته «شیخ نجم‌آبادی از روحانیون معروف و از بیداران عصر حاضر است» و رویکرد انتقادی او را نسبت به «روحانی نمایان و رفتار طمع‌کارانه آنها» توده و نتیجه گرفته «رفتار او به مروجین شرع احمدی شبیه‌تر است تا رفتار بسیاری از هم کسوتان وی.»

رمزگشایی از نهان‌نگاری

سیدمقداد نبوی‌رضوی که آثار تألیفی و تصحیحی متعددی در حوزه‌بابی شناسی دارد به تازگی جلد نخست کتاب مفصل «حیات یحیای نجی» او توسط نشر نگاه معاصر منتشر شده است. نبوی‌رضوی در این کتاب دو جلدی مفصل که فعلاً جلد نخست آن منتشر شده به زندگی و فعالیت‌ها و ارتباطات یحیی دولت‌آبادی پرداخته است. نبوی‌رضوی پیش از این در آثار تألیفی چون «تاریخ مکتوم» و «اندیشه اصلاح دین در ایران»، روایت‌ها و اسناد گوناگونی را در جهت اثبات باور عمیق و همیشگی میرزا یحیی دولت‌آبادی به آیین باب آورده و در آثار تصحیحی چون «تاریخ جعفری» نوشته شیخ محمدمهدی شریف‌کاشانی و «تاریخ بی غرض» نوشته شیخ مهدی‌شیخ‌الممالک‌قمی نیز نمودهایی از روایت‌های بابیان آشنا با یحیی دولت‌آبادی و خانواده‌اش را درباره ایمان بابی‌اش به دست داده است. نبوی‌رضوی در مقدمه جلد نخست «حیات یحیای نجی» می‌نویسد، مدتی پس از انتشار کتاب «اندیشه اصلاح دین در ایران» به ضرورت انتشار کتابی مستقل درباره زندگانی میرزا یحیی دولت‌آبادی پی برده است. این پژوهش روایت‌های ناگفته گوناگونی را از زندگی یحیی دولت‌آبادی به دست می‌دهد که نویسنده از کتاب‌های چاپی کمتر دیده شده و نسخه‌های خطی برگرفته یا از اسناد دست اول بایگانی‌های عمومی و مجموعه‌های خصوصی گرد آورده یا از برخی آگاهان کهنسال که میرزایحیی دولت‌آبادی را دیده یا از زندگانی‌اش آگاه بودند، شنیده است. بر این اساس، حقیقت پنهان حیات او را که از سوی صبح ازل «اسم الله النجي» خوانده می‌شد با بسط و تفصیل نشان می‌دهد. به همین جهت به مناسبت کتاب زندگانی او «حیات یحیی» که اساسش بر نهان‌نگاری و به دست ندادن آشکار تکاپوهای با بیان نهان‌زیست استوار است «حیات یحیای‌نجی» نام گرفته است.

نقد اکبر ثبوت

روایت مقداد نبوی‌رضوی از بابی بودن یحیی دولت‌آبادی و افراد دیگری چون شیخ هادی نجم‌آبادی البته مخالفان سرسختی هم دارد که اغلب به‌جای نقد دقیق آثار او به اتهام‌زنی‌هایی کلی می‌پردازند. در این میان اکبر ثبوت از پژوهشگران تاریخ مشروطه و نوه آقا بزرگ تهرانی از جمله معدود افرادی است که تلاش کرده به طور مصداقی به نقد نظرات مقداد نبوی‌رضوی و دفاع از یحیی دولت‌آبادی و دیگر مشروطه‌خواهان منتسب به بابیان بپردازد. ثبوت در شماره ۳۵ «مهرنامه» در دفاع از میرزا یحیی دولت‌آبادی و ردیابی بودن او می‌نویسد: «این چهره فرهنگی، سیاسی عصر مشروطه از سادات حسینی مرعشی است. نسبت وی به قاضی نورالله شوشتری عالم و مبلغ و مولف نامدار شیعی می‌رسید و به گفته خود، در تهران، سامرا و نجف در حکمت فقه و اصول در محضر میرزای جلوه و میرزا حسن آشتیانی و میرزای شیرازی و میرزا حبیب‌الله رشتی و آخوند خراسانی، تحصیلات عالیه را به انجام رسانیده و آخوند را بسیار ستوده است.» ثبوت برای اثبات کذب بودن بابی‌گری یحیی دولت‌آبادی به نگارش کتاب علی توسط او اشاره می‌کند. کتابی که در شرعیات است و به عنوان کتاب درسی در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شد و مقداد نبوی‌رضوی در کتاب «تاریخ مكتوم» معتقد است «کتاب علی » یکی از مصادیق نهان‌زیستی باییان در عصر قاجار است که دولت.آبادی در آن مانند یک شیعه اثنی‌عشری سخن گفته است.