روابط ایران و عربستان و تأثیر آن بر کشورهای منطقه

سعید محمودزاده؛ تحلیل‌گر روابط بین‌الملل

نشست دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و وزیر مشاور در امنیت عربستان با میانجی‌گری چین، یکی از بمب‌های رسانه‌ای سال جدید محسوب می‌شد که بیش از همه روسیه و آمریکا را دچار حیرت کرد. به محض رسانه‌ای شدن این خبر، تحلیلگران تحلیل‌های متفاوتی ارائه دادند؛ برخی آن را به تحولات داخلی ایران نسبت دادند، در حالی که عربستان اصولاً نفوذی در میان اهل سنت ایرانی‌الاصل چون بلوچ‌ها و کردها نداشته است و برخی آن را در ادامه بازی‌های منطقه‌ای کشورهای منطقه تحلیل کردند. به نظر می‌رسد همگرایی ایران و عربستان فراتر از مشکلات داخلی دو کشور مرتبط با رقابت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شکل گرفته باشد و ارتباط چندانی با مشکلات داخلی ندارد و نطفه ارتباط دو کشور می‌تواند از سال ۲۰۲۰ شکل گرفته باشد که منطقه آسیای میانه و خاورمیانه وارد یک اتحاد و انشقاق جدید شده و بازیگران متعددی را برای طراحی استراتژی‌های جدید در منطقه به خط کرده بود.

ترکیه: از دهه ۱۹۸۰ که پذیرش ترکیه به‌عنوان کشوری اروپایی کم‌رنگ شد، پلن B ترکیه طرفدار پیدا کرد و اسلام‌گرایان به رهبری تورگوت اوزال توانستند با محور قرار دادن ترکیه به عنوان پل زمینی اروپا، آسیا و خاورمیانه قدرت را در دست بگیرند. از آن زمان، ترکیه نفوذ خود به سمت خاورمیانه را گسترش داد که حضور آن کشور با موانع جدی مواجه شد. عربستان و اردن کشورهایی هستند که در تجزیه امپراتوری عثمانی هم‌دست انگلیسی‌ها بودند و به اصطلاح کشورهای برآمده از دل امپراتوری عثمانی هستند و قاعدتاً هر گونه سیطره مجدد ترکیه بر منطقه را تهدیدی علیه خود قلمداد می‌کنند و همزمان بر سر رهبری جهان اسلام عربستان و ترکیه رقابت دارند. ترکیه با حمایت از اخوان‌المسلمین با مصر و عربستان هم درگیر است و متحدانی چون قطر در درون جهان عرب برای خود پیدا کرده است. بنابراین، رقابت این دو کشور منطقه‌ای تاریخی، مذهبی و سیاسی و واقعی است و به خودی خود آبستن تنش است.

اسرائیل: اسرائیل به عنوان یک رژیم منطقه‌ای با کمک به قبرس و یونان و ایجاد ائتلاف سه‌جانبه بهره‌برداری از میدان‌های گازی سواحل از طرفی به ترکیه فشار می‌آورد تا تمام‌قد پشت حماس نرود و هم با ایجاد منافع برای مصر از این میدان‌های گازی پیمان صلح خود با مصر را مستحکم‌تر می‌کند. بدیهی است رقابت و دشمنی این کشورها با ترکیه می‌تواند در محکم‌تر شدن این پیمان بسیار موثر باشد. اسرائیل هم‌زمان با ارتباط با کردها از آنها به‌عنوان کارت بازی خود علیه ترکیه استفاده می‌کند و اگر لازم هم بداند مانند دستگیری اوجالان به‌عنوان هدیه به ترکیه تقدیم می‌کند. از طرفی با همپوشانی هلال ترکی در مرزهای شمالی ایران با پیمان ابراهیم با محوریت امارات و بحرین که ثمره آن بازپس‌گیری قره‌باغ از ارمنستان، بازی پیچیده‌ای را در زمین‌گیر کردن ترکیه طراحی کرده است، در این میان بازی کشورهای فرامنطقه‌ای چون آمریکا، روسیه و چین هم فرای بازیگران منطقه‌ای در جریان است. آمریکا که با حمایت معنوی از پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان خواهان گسترش نفوذ خود و ناتو تا مرزهای داخلی روسیه است و روسیه هم با نادیده گرفتن دغدغه‌های ایران، راه را برای آذربایجان باز کرد تا قره‌باغ را بگیرد و علاوه‌بر آنکه وابستگی باکو به ایران از بین برود تا راه ترانزیت ایران به اروپا هم با محدودیت جدی مواجه شود، بعد در چارچوب نظم روسی به‌عنوان میانجی سربازانش را تا مرزهای ایران گسیل کند تا در به همان چارچوب نظم پساشوروی بچرخد و نظامی وابسته و دست‌نشانده در مرز ایران ایجاد کند و به قدرت نفوذ خود افزایش تداوم بدهد. از دل این تحولات به‌ظاهر ساده نظم‌های جدیدی درآمد که از آن جمله می‌توان به پیمان سه برادر(پاکستان، آذربایجان و ترکیه) و هلال ترکی(آذربایجان- ترکیه) اشاره کرد که در پیرامون مرزهای ایران شکل گرفت. همچنین ادامه پیمان ابراهیم با محوریت اسرائیل که ادعا می‌کند آذربایجان هم جزئی از آن پیمان خواهد بود که با توجه به رابطه اسرائیل و ترکیه و اسرائیل و آذربایجان می‌تواند مسیری جهت باز کردن فشار بر ایران باشد و از آنجا که سیاست ایران درگیری در خارج با دشمنانش است، علاوه‌بر اینکه تمرکز ایران از آمریکا، اسرائیل و عربستان را به هم می‌زند، قطعاً این تحولات در کنار مرزهای خود را که می‌تواند به‌نوعی خنثی‌کننده سیاست‌های ایران در محاصره قرار دادن اسرائیل از طریق سوریه، لبنان و غزه باشد، ایران و عربستان را به سمت انتخاب سخت برده است. لذا به نظر می‌رسد، نطفه شکل‌گیری رابطه مجدد ایران و عربستان در سال ۲۰۲۰ شکل گرفت آنجا که پس از تحرکات نظامی آذربایجان و حمایت ترکیه و بی‌تفاوتی روسیه، ایران به‌تنهایی مانور نظامی خیبر را اجرا کرد و این پیام را به عربستان داد که به‌رغم اختلافات مذهبی و سیاسی منافع مشترک آنها در تقابل با پیمان ابراهیم دو رقیب را سر سفره برادر بزرگ‌تر چین می‌نشاند. به اصطلاح تنهایی عربستان در مقابل ترکیه‌ای که اکنون عضوی از ناتو و متحد آمریکاست و حتی ادعای سرزمینی بر عراق عربی دارد همچنین بی‌تفاوتی آمریکا در جریان حمله به تاسیسات نفتی آرامکو و ادعاهای رو به تزاید اسراییل که در تضاد با حیثیت عربی سعودی است و نزدیکی دو کشور ایران و عربستان به چین می‌تواند، یک ائتلاف معنی‌دار خیبری در مقابل اسرائیل و ترکیه ایجاد کند.